3 - آفتاب در بلندی‌ها در سکوت فرو رفته است

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

عادتهای هستند که ترکشان کرده ام اما فراموش کردن اینکه آنها را ترک کرده ام از خود ترک کردنشان سخت تر است، مثلا هر بار که بیدار می شوم اولین کاری که میکنم یک سیگار می گذارم گوشه ی لبم، با اولین پک سرم گیج می رود و  یادم می آید که خیلی وقت است سیگار را ترک کرده ام، خاموشش می کنم و نمی دانم این پاکت سیگار چرا بودنش حس امنیت است و نبودنش یکجور فوبیا و ناامنی محسوب میشود؟ هر بار که یک پاکت جدید می خرم تنها از ترس این است که دلم بخواهد یک نخ بکشم و نباشد، که کلافه شوم از نبودنش. وقت هایی هم که هست رفتنم به سراغش ناخودآگاه است و فورا بخاطر می آورم که دیگر تمایلی به کشیدنش ندارم.

یکی از درگیری های روزانه ام همین است و از موارد دیگر بخواهم حرف بزنم باید بگویم روزهای می گذرند، آرامم، حرص و ولع به دست آوردن ندارم، آرام تر رانندگی میکنم، عصبانی نمیشوم و در کار به طور کل استرس را کنار گذاشته ام. دیگر می دانم هر اتفاقی هم بیافتاد دنیا به آخر نمی رسد و همین خوشحالم میکند. اینکه هیچ چیز و هیچ کس در بیرون از دایره ای که ساخته ام قرار نیست دنیایی را خراب کنند یا دنیایی را بسازند. 

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۶ساعت 13:14  توسط پرستو  | 
از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 159 تاريخ : شنبه 30 دی 1396 ساعت: 13:45