باز هم خواب بهاره رهنما را دیدم. اینبار خواب دیدم آقای نون سعی دارد مخش را بزند! بهاره با رفتاری توام از حماقت و عشوه خرکی و لوندی سرخوش و مسرور از چنین پیروزی و بردی، هی میگوید آقای نون از یکی از قبایل سرشناس عرب است و با او بودن یعنی بردن و پولدار بودن! بعد شکم و سینه هایش از خنده زیر لباس بالا و پایین میپرد. حالا اینکه من چرا باید آنجا نقش دوست بهاره رهنما را داشته باشم نمیدانم! اما پیشاپیش از اینکه در آینده ای نچندان دور بدبخت و دلشکسته خواهد شد، لذت میبردم و سعی میکردم این لذت از نابودی اش را در خودم نگه دارم، خلاصه در دلم بشکن و بالابندازی براه بود.
حالا اگر شما بخاطر ندارید میتوانید به هفدهم فروردین همین سال در وبلاگ مراجعه کنید خواب قبلی ام با این خانم را بخوانید، شخصیت این خانم که دست نخورده مانده!
ببینید این خانم قطعا در زندگی قبلی یک بلایی سرم آورده که ناخوادآگاه و روحم از نابودی، بدبختی و عذابش اینچنین خوشحال و آرام میشود!
از یادداشت های خانم پاپن هایم...برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 88