291

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

میخواستم بگویم خیلی پیش بود اما نبود، همین یکی دو ماه قبل، یک فیلمی دیدم، کلاب بازنده ها. ترکیه ای بود. اینجا در موردش صحبت نکردم؟ کردم فکر کنم. دوست دارم باز هم صحبت کنم. فیلم ساده ای بود، اما آن موقع که دیدمش خیلی ارتباط گرفتم با آن. همان حالی بود که دوست داشتم. یعنی همان حالی که اکثر آدم های بازنده ی بی خیال شده دارند، بعد شل می کنند به زندگی و دردهاشان میخندد. مسخره اش میکنند و اینطوری خوب است. ای، چه جالب باز یادش افتادم.

داستان آدیداش و پوما میدانید چیست؟ اینکه داداش بودند آدیداس خوره ی ساختن کفش بود، پوما بازاریاب قوی بود! این دوتا با هم شروع میکنند کار کردن! جدا میشوند حتی بچه ی اول ادیداس ممکن است از پوما باشد چون بشدت زنباره بوده! در جنگ جهانی دوره آلمان ها آدیداس حاضر نمیشود پوتین های آلمانی ها را طراحی کند بخاطر همین کارخانهشان اسلحه سازی میشود. خلاصه چه داستانی پشت دو تا برند هست نه؟ فکر میکردید! فیلمش را ساخته اند، اگر پیداش کردید ببینید جالب است.

از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 27 مهر 1402 ساعت: 13:16