جاهایی هست که چون هیچ جا را بلد نیستید عملا گم شدن در آن بی معنی است! یعنی دیگر نقشه، ایستگاه، مقصد، ساعت، اینجا، آنجا، و اینجور مسائل برایتان خیلی معنایی ندارد! مگر اینکه پلن خاصی داشته باشید، باید به قطاری دیگر، به پروازی، تئاتری یا همچین موردی برسید که از گم شدن بترسید خارج از این یک ایستگاه این طرف آنطرف تر، راست یا چپ، این آدم با آن آدم، دیگر فرقی ندارد. من وقتی می رسم به این نقطه از زندگی که معنای خیلی موقعیت ها برایم از دست میرود و گم شدن با پیدا شدن هیچ فرقی ندارد، انگار می رسم به آزادی. به همانجا که میتوانم خودم باشم.
از یادداشت های خانم پاپن هایم...برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 51