4

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

جلوی آبریزش بینی ام را نمی توانم بگیرم و بدنم درد می کند، گلویم در حال ترکیدن است و چشمهام می سوزند با همه ی این شرایط از دیشب با دیدن فیلم " در حال و هوای عشق" یکی از فن های "ونگ کار وای" شده ام و دومین فیلمش " روزهای وحشی بودن" را برای دیدن بعد از کار دانلود کرده ام. احتمالا بعد از آن بخوهم "2046" را ببینم.

یکی از دلایلی که "این د مود فور لاو" من را جذب خودش کرد موسیقی همراه با صحنه های فیلم، رنگ بندی ها، خرامان راه رفتن زن و زنانگی اش در فیلم بود. با چنین مضمونی نمی شود یک فیلم آرام ساخت کاری که کارگردان انجام داده، همه چیز در حین مهم بودن و آسیب زنندگی از یک نوع بی خیالی و سبکبالی ساخته شده اند که میتوان مطمئن بود در صحنه ی بعد قرار نیست آسمان و زمین یکی شود! قرار است همه روی یک خط صاف تا انتها بازی کنند و فیلم تمام شود.

شنیدن و تکرار یک موسیقی در کل فیلم سینمایی می تواند مخرب باشد و از اینکه این فیلم بالای 7 بار موسیقی اش را تکرار کرد بسیار خرسندم. میشد که طور دیگری بشود اما طور دیگری شد و خوب شد.

یکسری فیلم ها و کتاب ها هستند که آنها را باید در سن و زمان خودشان خواند ی دید، خارج از آن هدر می روند و پیغام رسان نیستند، برای این فیلم من بسیار پیر بودم و راستش دوست داشتم که کمی زودتر می توانستم آن را ببینم.

بگذریم، دیروز یک جلسه ی بسیار خوب داشتم، آنقدر خوب که دلم می خواست همانجا بمانم و بر نگردم شرکتمان، چرا که این شرکت خیلی شبیه شرکت نیست و بیشتر شبیه یک در پیت خانه ی درب و داغان است که توانایی و قدرت کافی ندارد و در اصل می گویند بزرگترین تبلیغات یک شرکت را کارمندان آن شرکت انجام میدهد!کاری که ما انجام میدهیم به جای تبلیغ فقط می توانیم تخریب کنیم. 

خوابم می آید و بهتر است بروم سرم را بگذارم روی میز.

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۶ساعت 11:6  توسط پرستو  | 
از یادداشت های خانم پاپن هایم...
ما را در سایت از یادداشت های خانم پاپن هایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : papenhaymo بازدید : 162 تاريخ : شنبه 30 دی 1396 ساعت: 13:45